چاپ شده در مجله معمار.   خرداد و تیر 1386

 درفرهنگ دهخدا مقابل کلمه " مد" می خوانیم : روش وطریقه موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان طرز زندگی و غیره ....را تنظیم می کند .

  هم چنین عبارت از"مد افتادن " معادل متروک و منسوخ شدن ، کهنه شدن و از رواج افتادن ذکر شده است .
اصطلاح "کلیشه " یا "کلیشه ای" نیز از صنعت چاپ وارد ادبیات گفتاری و نوشتاری ایرانیان شده است .در فرهنگ فارسی عمید در مدخل کلیشه آمده: نوشته یا تصویری که بر روی چوب یا فلز از روی نمونه اصلی کپیه می کنند برای چاپ کردن. جالب اینجاست که اصلاح باسمه و باسمه ای نیز که امروزه در زبان فارسی به کار می رود از همین حوزه وارد زبان شده است . به این ترتیب شاید لازم به ذکر نباشد که کلمه مد در این نوشته معادل کلمه سبک قرار نمی گیرد و به معنای متفاوتی به کار می رود .
حدود 15 – 20 سال پیش معماری ایران در سطح آکادمیک و حرفه ای تحت تاثیر جریانی تحت عنوان پست مدرنیسم قرار داشت . در آن زمان تاریخگرائی و بازگشت به ریشه ها مد روز بود و بخش اعظم مطالعات اولیه هر پروژه را بررسی معماری گذشته منطقه و بررسی نمونه هاي مشابه تاریخی تشکیل می داد تا با مدد آنها بتوان به ایده های اصلی طراحی دست یافت . 


معماری که براساس این مد روز پست مدرنیستی شکل می گرفت اکثراً با استفاده از تعدادی کلیشه های شکلی ساخته می شد . مرجع اصلی استخراج این کلیشه ها آثار معماری تاریخی بودند که بخشی از آنها مشابه همان مکانیسم چاپ در آثار جدید به کار گرفته می شدند.  این نمونه های تاریخی مرجع دریافت و زمینه اصلی خود اکثرا حضوری قدرتمند و موفق داشتند و دارند. ولی استفاده کلشه ای از آنها در آثار جدید به کلی فاقد قدرت و اصالت اولیه بود.
در واقع اجزای سازنده هر مد معماری همین کلیشه های شکلی هشتند که به صورت بسته های از پیش آماده خود را به معماری تحمیل می کنند ،در حالی که در اثر هنری ،فرم علاوه بر اینکه در  چارچوب یک دستگاه شکلی هماهنگ قرار می گیرد ،باید از درون مقتضیات و شرایط خود اثر بیرون آمده باشد نه از جایی خارج آن.
اما سر انجام عمر پست مدرنسیم هم همچون هر مد دیگری  به سر آمد و آثار ساخته شده بر اساس آن از مد افتادند. جالب اینجاست که این مد اگرچه به ریشه گرایی و درون گرایی اشاره داشت ولی فکر اولیه آن یعنی پست مدرنیسم ،ابتدا در اروپا و آمریکا مد شد و سس به عادت مالوف در دستور کار معماران ایرانی قرار گرفت .

 
این مسئله در مورد مد های بعدی هم که در معماری  معاصر ایران شیوع یافتند صدق میکند .یعنی در شرایطی که ما این مد ها را حرف آخر معماری جهان تصور می کردیم ،در خود غرب به صورت تجربیات محدود و موردی و آزمایشیگاهی تلقی شدند و می شوند. پس از پست مدرنیسم ،دیکانستراکشن مد معماری شد . برخی از کلیشه های شکلی این مد عبارت بودند از تداخل و قرارگیری دو شبکه غیر موازی روی هم ،استفاده از زاویه های تند و حاده به جای زوایای راست گوشه ،تداخل عناصر مختلف معماری به درون هم، کج کردن عناصر معماری از قبیل پنجه و در روی نما. کج بودن یکی از حالات مهم این زبان محسوب می شد. گرایش به زبان شکلی دیکانستراکتیویستی ابتدا در سطح برخی ازنخبگان دیده شد . کما اینکه در مسابقه معماری ساختمان فرهنگستانها که در مقطع ابتدای افول پست مدرنیسم در ایران برگزار شد ، هر دو گرایش پست مدرنیستی و دیکانستراکتیویستی در برخی از کارها مطرح شدند . پس از آن لشکری از زوایای تند و تیز و پنجره ها و نماهای کج و کوله ، از پروژه های دانشجویی سر در آوردند و سپس نمای دیکانستراکتیویستی نوع بازاری و نازل در همبرگر فروشیهائی که ویترین و در ورودی کج شده داشتند و ساختمانهای مسکونی و اداری که یک خط کج  روی نمای آنها کشیده شده ،  ظهور کرد .

اینهم یک خصوصیت دیگر مدهای معماری درایران است که ظهور آن معمولاً از کارهای نخبگان آغاز و سپس به اپیدمی های دانشجوئی تبدیل و نهایتاً به آثار باسمه ای کوچه و بازاری منتهی می شود . متاسفانه در این سیر هر چقدر جلو برویم سطح کار پائین تر می آید و معمولاً در آثار کوچه و بازاری به یک نماسازی دکوراتیو دست چندمی اکتفا می شود .
البته گفتنی است که پایه گذاران پست مدرنیسم و دیکانستراکتیویسم در غرب آثار خود را با استفاده از اصول تئوریک و فلسفی خاصی توضیح می دادند ولی انعکاس آن اصول تئوریک درایران اغلب به کلیشه های شکلی فروکاسته می شد. در اینجا بد نیست به معماری اشاره کنیم که زمانی نام او در کنار دیکانستراکتیویسم فراوان شنیده می شد: پیتر آیزنمن . در بررسی آثار این معمار ملاحظه می کنیم در طول عمر حرفه ای بیش از 40 ساله وی تنها یک مقطع زمانی 7-6 ساله را می توان یافت که تولیدات معماری وی دیکانستراکتیویستی به معنای مصطلح آن به نظر می رسد . ( حدود نیمه دهه 80 تا اوایل دهه 90 میلادی ) ولی آیزنمن در کارهای بعدی خود گرایشهای شکلی کاملاً متفاوتی نشان داد یعنی آن مد را رها کرد.
او دردو سخنرانی آخر خود درکنگره جهانی معماران برلین 2002 و کنگره جهانی معماران استانبول 2005 تلویحاً و گاهی به صراحت رویکردهای گذشته خود را درآن سالها نفی و نقد کرد. روشن است آنچه در ایران زمانی حرف آخر معماری تصور می شد برای خود آیزنمن تنها یک تجربه مقطعی و گذرا بوده است .
یکی دیگر از مدهای معماری سالهای اخیر ایران به خصوص در سطح محافل آکادمیک ، فولدینگ بوده است . پیچ و تاب خوردن و تا شدن صفحات و احجام مختلف بر روی هم یکی از مشخصه های این شیوه شکلی محسوب می شود که در مواردی برگرفته از نوار پیچ خورده موبیوس بوده است ( سطحی یا حجمی که پیچ می خورد و دوباره بر روی خود قرار می گیرد )
یکی از کلیشه های شکلی رایج در این چارچوب ، کشیده شدن یک صفحه مواج پیچ و تاب خورده بر روی عناصر مختلف معماری است . این صفحه مواج که در بسیاری مواقع شیشه ای است، مانند لحاف بر سر عناصر و بخشهای مختلف پروژه کشیده می شود .
کلیشه دیگر سطوح کشیده و نواری است که یا به موازات هم ازمیان پروژه می گذرند یابا کمی بالا و پائین شدن نسبت به یکدیگر نوارهای موجداری به وجود می آورند . قرار گیری نوار موجدار روی نما هم در همین چارچوب قرار می گیرد و در برخی نمونه ها به خطوط دو بعدی موجدار به روی نما تنزل می یابد .

مد معماری سطوح متداوم ( continuous surface ) هم که براساس چرخیدن مکرر یک سطح به وجود آمده یکی از شاخه های شیوه شکلی اخیر است .
در پروژه هایی که با این شیوه طراحی می شوند کف فضاها بصورت یک ورق پیچ میخورد و با دیوار یکی می شود و سپس باز هم پیچ میخورد و سقف را تعریف میکند . به این ترتیب کف ، دیوار و سقف از پیچ خوردن یک صفحه واحد شکل می گیرد . در فاصله میان این سطوح متداوم ، نماهای شیشه ای ( curtain wall ) قرار می گیرند . این شیوه کار در 2- 3 سال اخیر بیش از همه در پروژه های دانشگاهی دیده شد . 

البته اکنون عمر این مد معماری هم دیگر به سر آمده ( اصطلاحاً از مد افتاده ) ولی آیا این آخرین پدیده معماری است که وارد ایران شده و تبدیل به مد روز می شود ؟آیا باز هم باید هر تجربه آ زمایشگاهی که در میان صفحات جدیدترین مجلات معماری مطرح می شود را حرف آخر معماری جهان تصور کنیم ؟

پیتر آیزنمن دو سال پیش در کنگره جهانی معماران ( استانبول 2005 ) خطاب به دانشجویان و معماران جوان گفت : ... مسئله این است که ما داریم توسط نمایش خفه می شویم و هر روز بیش از پیش کامپیوتر بازها برنامه های جدید کامپیوتری را استفاده می کنند تا تصاویر نمایشی جذاب تولید کنند ، درحالی که هیچ هدف اجتماعی ای وجود ندار د . هیچ ایده ای جز تغییر وجود ندارد ، هیچ ایده ای جز از هیچ به هیچ و وقتی چیزی از هیچ می آید می تواند به هیچ هم برگردد و من باور دارم که ما به سوی سراشیبی لغزانی به سمت هیچ می رویم و این علت آن است که من امروز با همه شما صحبت می کنم زیر ا من متوجه شده ام که من جزئی از بازی آخر هستم . اینها آخرین اتو گرافهایی هستند که من باید امضا کنم .
فکر می کنم که اگر شما چیزی با خود از اینجا می برید ، آن چیزها مونوگرافها و عکس ها نیستند من فکر می کنم که شما باید تمام این دوربینها و موبایلها و غیره را دور بیاندازید ، چون شما در حال مصرف هستید و دلیل اینکه من دارم امشب جدی صحبت می کنم این است که مخالف مصرف کردن شما هستم . من مخالف مصرف شما از نمایش ها و تصاویر و ستارگان معماری هستم .
توصیه من این است: دوباره به زبان معماری بیندیشیم که نه خود تغییر بلکه تغییر برای رسیدن به هدف است، نه همان هدف های اجتماعی مدرنیسم چون همه چیز تغییر کرده و چیزهای دیگری هم هستند که به هدف های اجتماعی به عنوان گواهی بر این دلمشغولی ها نیاز دارند ....                                                                                                                                                                                   

                                                                                                                                                                                 


دفتر تهران:
بلوار نلسون ماندلا، خیابان مهیار، بن بست زاور، پلاک 5
کدپستی: 1966945151
تلفن: 22047801 9821 +
فکس: 22045887 9821 +
ایمیل: Info@tavonconsulting.com


دفتر مشهد:
بلوار قرنی، بین قرنی 21 و 23، ساختمان مجد1 ورودی اداره 3 واحد 309
کدپستی: 91958
تلفن: 7237136 98511 +
فکس: 7237137 98511 +