لذت مهندسی مشاور

نوشته شده برای چاپ در ویژه نامه چهلمین سالگرد جامعه مهندسان مشاور-1392

اگر دوباره به دنیا می آمدم احتمالا بازهم همین حرفه فعلی را انتخاب می کردم. نه به این خاطر که فرضا مهندسی مشاور کار راحتی است ،بلکه اتفاقا برعکس، این کار در مقایسه با بسیاری حرفه های دیگر بسیار پردردسر محسوب می شود زیرا نخست آن که طراحی مهندسی کاریست سخت که مستلزم دانش فنی وسیع و همچنین تجربه کاری قابل توجه است و در عین حال این دانش فنی باید مرتب به روز و تکمیل شود. دیگر آنکه این کار بسیار پر مسئولیت است. هر مشکل عملکردی یا فنی که حتی پس از گذشت سالها در محصول ساخته شده پدید آید انگشت اتهام ابتدا به سوی مهندس طراح آن کشیده می شود. گذشته از مسئولیت های فنی، بسیاری مسئولیت های حقوقی و مالی یک پروژه هم می تواند تا سالها بعد متوجه مهندس مشاور باشد.                                 

مهندسی مشاور کار پر تنشی هم هست. سروکله زدن های بی پایان با کار فرماهای دولتی و خصوصی که هر یک مشکلات خاص خود را دارد و ارتباطات کاری معمولا پر مساله با پیمانکاران، بخش جدایی ناپذیر کار است. هم چنین لزوم حضور در کمیسیون های فنی و اقناع خیل کثیری از کارشناسان دستگاه های مختلف دخیل در پروژه ، اجتناب ناپذیر است.                                    

و در کنار این همه زحمت و مسئولیت و درگیریهای مختلف، مهندسی مشاور در زمره مشاغل فوق العاده پر درآمد محسوب نمی شود.  شاید به همین دلیل است که با وجودی که در سالهای اخیر، بنگاه های اقتصادی وابسته به نهادهای مختلف قدرت نظامی و سیاسی و شرکتهای به اصطلاح خصولتی  وارد همه حوزه های مختلف اقتصادی شدند ولی ورودشان به عرصه تاسیس شرکت های  مهندسی مشاور محدود بوده است چون این کار درآمد باد آورده  کم زحمتی  که مد نظرشان است را ندارد و در  عین حال نیاز به سواد تخصصی قابل توجهی دارد .

ولی با وجود تمام اینها اگر باز هم به دنیا می آمدم احتمالا همین حرفه را انتخاب می کردم. می پرسید چرا؟ پیش از هر چیز به این دلیل که این حرفه با طراحی و خلق کردن درآمیخته که یکی از لذت بخش ترین و ارضا کننده ترین کارهای دنیاست.         

   

شوپنهاور و نیچه که از فلاسفه پیشگام عصر مدرن محسوب می شوند، معتقدند در جهانی که اساطیر کهن، دیگر توان معنا بخشی به آنرا از دست داده اند، انسان باید در جستجوی راههائی برای معنا بخشی به زندگی و جهانی باشد که خود دیگر به تنهایی فاقد معنا شده است .           از نظر آنها خلاقیت، آفرینش و ساختن یکی از بهترین شیوه های معنا بخشی به زندگی است.                                                                                                         

هر کس که سازه ای را که محصول طراحی خود اوست به جهان اضافه می کند، در حقیقت بخشی از جهان را به شکل هستی درونی خودش تغییر می دهد و با بیرونی کردن آن هستی درونی به آن امکان ادامه یافتن مستقل می دهد.

حرفه مهندسی مشاور برای آن گروه از انسانها که خمیر مایه شان برای مدیریت و رهبری آفریده شده هم حرفه مناسب و ارضاکننده ای است. چون این کار معمولا مستلزم هدایت تیم های مختلف کاری و هماهنگ کردن آنهاست. درست است که پیمانکار در یک پروژه چند برابر شمای مشاور  درآمد دارد ولی وقتی به عنوان مهندس مشاور پروژه وارد کارگاه می شوید، این پیمانکار است که جلوی شما خم می شود و رئیس شمایید. پس شاید بی دلیل نباشد که یکی از بنیان گزاران اصلی حرفه مهندسی مشاور در ایران اشرافزاده تکنو کراتی  بود به نام عبدالعزیز فرمانفرماییان.

اگر از آن جمله انسانهایی هستید که حس سهیم بودن در ساختن کشورتان برایتان مطبوع است، بازهم مهندسی مشاور حرفه مناسبی است. شاید کمتر کاری باشد که اینقدر مصداق مستقیم همان شعر دوران کودکی مان باشد که:

 دست در دست هم دهیم به مهر     میهن خویش را کنیم آباد

در عین حال حس سهیم بودن در فراهم کردن شرایط زیستی بهتر برای انسانهای دیگر می تواند بسیار خشنود کننده و آرامش بخش باشد.

کوتاه آن که  اگر در کارتان به دنبال میدانی برای نمایش خلاقیت هستید،  اگر قدم زدن در کنار سازه ای که خودتان در طراحیش شریک بوده اید برایتان شیرین است، اگر به هنر رهبری ومدیریت علاقه مندید و بالاخره اگر معتقدید غیر از  پول چیزهای مهم دیگری هم در جهان وجود دارد، مهندسی مشاور جای درستی برای شماست.                         .