چاپ شده در نشریه جامعه مهندسان مشاور.  پاییز 1387

سینما آزادی پروژه ای بود که به دلیل موقعیتش ،در جریان اجرا و پس از آن مورد توجه رسانه های مختلف و مطبوعات قرار داشت .
در این دوره به درخواست چند روزنامه و مجله که خواهان توضیحاتی در مورد این مجموعه جدید بودند مقالاتی را تهیه کردم که حاوی ایده های اصلی طراحی سینما آزادی بود . آن مقالات که برای چاپ در نشریات عمومی تهیه شده بود مخاطب عام داشتند و برای خوانندگانی که لزوماً متخصص نبودند تنظیم شده بود . ولی این بار مقرر شده برای فصلنامه جامعه مهندسان مشاور ایران که یک نشریه کاملاٌ تخصصی است مطلبی در مورد این پروژه تهیه کنم . پس تصمیم گرفتم مقاله ای گزارش گونه بنویسم  که مخاطب آن حرفه مندان باشند . در این گزارش فرض براین است که لزومی به دادن توضیحات اضافی در مورد ایده های طراحی وجود ندارد و سعی شده مخاطب حرفه ای با زیاده گو یی تکراری در این حوزه خسته نشود و به اشاراتی اکتفا شده که برای یک متخصص کافیست تا متوجه سایر جوانب موضوع شود. پس این نوشته گزارشی است به همکاران تا در جریان بخشی از روندی که منجر به شکل گیری سینما آزادی شد قرار گیرند و هم چنین به دانشجویان تا با بخشی از فضایی که در آینده مجبور به دست و پنجه نرم کردن با آن هستند ، آشناتر شوند .

گزارش به مهندسان و دانشجویان

زمانی که بیش از دو سال پیش ماموریت طراحی مجموعه سینمایی آزادی در دستورکار حرفه ای ما قرار گرفت سومین باری بود که قرار شد این پروژه را طراحی کنیم !
بار اول زمانی بود که طرح ما در مسابقه برنده شد و پس از آن کارفرما ( حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی ) خواست طرح فاز یک شرکت داده شده در مسابقه را بر اساس مقتضیات اجرایی سازه ای و تاسیساتی توسعه داده و گزارشات مربوطه را نیز تهیه کنیم .
ضوابط مسابقه سینما آزادی بر اساس این پیش فرض تهیه شده بود که کارفرما جهت ساخت مجموعه جدید ، زمین شرقی مجاور سینما آزادی سوخته شده را خریداری و به زمین فعلی ضمیمه کند .این عمل در آن زمان به دلایلی انجام نشد و بعدها تصمیم گرفتند مجموعه سینمایی جدید را در همان زمین سابق سینما آزادی که کمتر از نصف زمین مورد نظر مسابقه بود اجرا کنند .
طبیعتاً طرح اول که برنده مسابقه شده بود قابل اجرا در این زمین کوچک نبود . البته بعد ها برخی از ایده های این طرح اول را در جایی دیگر ( مجموعه سینمایی تماشا در یافت آباد ) به کار بردم .

بار دوم حدود سال 81 بود که پس از چند سال فترت و تغییرات مدیریت ، مدیران جدید پروژه تصمیم گرفتند مجموعه سینمایی آزادی را دوباره در همان زمین موجود و با ایجاد تغییرات در برنامه مسابقه اجرا کنند .
این بار کار طراحی تا پایان تهیه نقشه های فاز دوم پیش رفت و ما کلیه نقشه های اجرایی معماری – سازه – تاسیسات مکانیکی و تاسیسات الکتریکی سینما آزادی را طبق قرارداد به کار فرما ی پروژه تحویل دادیم . ولی این بار هم به دلیل اختلافات میان مدیران پروژه سینما آزادی با سایر مدیران عالی حوزه هنری ( تا آنجا که یادم است یکی از دلایل اختلاف ، خرید زود هنگام صندلی های سینما توسط مدیریت پروژه سینما آزادی از اسپانیا یا ایتالیا بود ) مدیریت پروژه سینما آزادی در حوزه هنری تغییر کرد و باز هم اجرای طرح معلق شد . حتماً بهتر از من می دانید که در ایران اگر کارفرمایی پس از دریافت کلیه نقشه ها از اجرای طرح به هر دلیل منصرف شود یا اجرای آنرا تا آینده ای نامعلوم به تعویق اندازد ، خدمات طراحی را کلاٌ صلواتی تلقی می کند که این اصل در این دو بار شامل حال ماهم شد !! مشاوران هم در اینجور مواقع معمولاً بنا به دلایلی ترجیح می دهند تا حد امکان دنبال دادگاه و آژان و آژان کشی نروند .
پس از چند سال مدیران سابق پروژه سینما آزادی در حوزه هنری به شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران نقل مکان کردند و تصمیم گرفتند از موضع شهرداری و با مشارکت حوزه هنری بازساز ی سینما آ زادی را به اتمام رسانند .ولی بازهم برنامه طرح دچار تغییراتی شد و به این ترتیب طراحی سینما آزادی برای سومین بار به ما ارجاع شد و یک بار دیگر قرارداد طراحی فاز یکم و دوم میان طرفین به امضاء رسید .
سینما آزادی براساس برنامه ی تهیه شده ، میدانی بود از تهدیدها و فرصتها .
اصلی ترین این تهدیدها و فرصتها را در آن زمان این گونه ارزیابی کردیم :

1- تهدید ها

تهدید اول : بالا بودن تراکم و حجیم و سنگین بودن برنامه فیزیکی و فضائی طرح

قرار بود 5 سالن سینما ، مجموعه تجاری ، چندین رستوران و کافی شاپ همراه بافضا های
جانبی و خدماتی آن در زمینی ساخته شود که به  دلیل 7 متر عقب نشینی از سمت خیابان بهشتی ، از زمین سابق سینما آزادی هم به میزان قابل توجهی کوچکتر بود. این برنامه فضائی تحت تاثیر دو واقعیت شکل گرفته بود:
اول : سالها بود که در دنیا به دلیل ورود رسانه های جدید ساخت تک سالنهای بزرگ سینما متوقف شده و به جای آن مجموعه های سینمائی با چند سالن کوچکتر ساخته می شدند .این مجموعه های سینمایی در بسیاری مواقع با کاربر یهای عمومی دیگر از قبیل تفریحی ، تجاری یا ورزشی ترکیب می شدند تا کنار هم قرار گیری این کاربریها به تقویت متقابل این فضاهای عمومی شهری منجر شود.
دوم: با توجه به اینکه بعد از انقلاب تقریباً هیچ سینمای جدیدی ساخته نشده بود و کسی راغب به سرمایه گذاری در این حوزه نبود ، درسال 1380 مسوولان مصوبه ای را به تصویب رساندند که براساس آن هر کس به ساخت سالن سینما اقدام کند ، معادل آن به او امتیاز ساخت فضای تجاری داده می شود .به این ترتیب طبیعی است که با وجود این مصوبه ، هر سینما سازی از امتیاز تجاری آن نیز استفاده می کند و اصلاٌ موتور محرکی که باعث شد پس از چند دهه توقف سینما سازی در ایران به یکباره در چندین نقطه شهر، مجموعه های سینمایی شروع به شکل گیری کردند ، تا حد زیادی همین مصوبه بود .
با توجه به اینکه از نزدیک در جریان زیرو بم های هشت سال رکود و توقف مطلق بازسازی سینما آزادی بودم ، به خوبی می دانستم که اجرای این پروژه تنها با پذیرش همین برنامه فضایی سنگین و چند عملکردی امکان پذیر است . به خصوص که برنامه مورد نظر به تصویب کمیسیون ماده 5 شهرداری هم رسیده بود .

تهدید دوم : پیچیدگی عملکردهای متداخل

همانطور که ذکر شد قرار بود پنج سالن سینما ، فضاهای انتظار سینمائی ، مجموعه تجاری ،چندین رستور ان و کافی شاپ به همراه سایر فضاهای جانبی و خدماتی در زمینی کوچک ساخته شود.
این کاربریهای مختلف باید درعین هم جواری وتقویت یکدیگر ازتداخلات مزاحم بری باشند . به خصوص زمانیکه با سالنهای متعدد سینما مواجه هستیم این موضوع اهمیت زیادی پیدا می کند زیرا چرخه حرکتی ورود به سالنها و سپس خروج یکباره و پرازدحام از سالنها به سمت فضای بیرون باید کاملاٌ روان ، مستقل و بدون ایجاد مزاحمت برای سایر کاربریها صورت گیرد .
درعین حال ضوابط آتش نشانی و ایمنی برای چنین فضاهایی که در تمام طبقاتشان پذیرای جمعیت قابل توجهی هستند ، مسیرها و پله های فرار مجزا و بسته ای را می طلبد که در کنارسایر مسیر های حرکتی ، حضور خود را در فضا دیکته می کنند .
تحلیل برنامه فیزیکی طرح نشان داد که در این شرایط فضاهای سینمایی باید در ارتفاع 15 تا 40 متری زمین قرار بگیرند ، اتفاقی که تا بحال در ایران نیفتاده بود و اعتراف می کنم فکر کردن به آن در ابتدای کار قدری ترسناک بود .

تهدید سوم : مساله پارکینگ

عرض متوسط زمین سینما آزادی حدود 19 متر و طول آن حدود 40 متر است . با توجه به اینکه عرض مسیرهای حرکتی خودرو و شیب راههای آن در پارکینگی که متناسب ظرفیت سینما آزادی باشد ، حداقل 7 متر است ، تعداد کمی خودرو ( حدود 15 عدد ) در هر طبقه چنین زمینی می توانند پارک کنند ( با توجه به اینکه مسیر حرکتی و شیب راه به طبقات پایین تر اکثر مساحت هر طبقه را اشغال می کند ) . به این ترتیب اگر قرار بود پارکینگ سینما آزادی در طبقات زیرزمین خودش ساخته شود حداقل باید 16-15 طبقه به زیرزمین می رفتیم که به دلایل متعدد کاملاً غیرعملی بود تنها راه آن بود که پارکینگ سینما آزادی در زمین دیگری در نزدیکی آن ساخته شود( هم اکنون زمین شرقی سینما آزادی که بالاخره تملک شده به عنوان پارکینگ استفاده می شود ) .

2- فرصتها

فرصت اول : جایگاه ویژه شهری

قرار گیری زمین طرح در تقاطع دو خیابان مهم و معروف تهران ، موقعیت شهری استثنایی را به وجود آورده است .این زمین در مرز میان ناحیه مرکزی و شمالی تهران قرار گرفته ، جائی که علاوه بر عبور سواره از کنار آن ، حجم قابل توجهی از تردد پیاده را نیز در جوار خود شاهد است .
دید غالب شهری و بهترین جهت دید به سمت سایت از سمت جنوب غربی به سمت شمال شرقی است . در این جهت دید هر دو نمای اصلی جنوبی و غربی ساختمان و کل حجم و ترکیب بندی آن دیده می شود ، این جهت دید رشته کوه های البرز را به عنوان شاخص ترین عنصر بصری تهران در پس زمینه ساختمان قرار می دهد .موقعیت ممتاز شهری سینما آزادی به طور روزانه آنرا در معرض دید و ارتباط بصری مستقیم دهها یا حتی صدها هزار تن از شهروندان تهران قرار می دهد .

فرصت دوم : نوستا لژیک بودن پروژه

ساختمان قدیمی سینما آزادی یا دو قلوی شهرفرنگ – شهر قصه نقش بسیار پررنگی در حافظه ذهنی مشترک دست کم دو نسل از شهروندان تهران داشت .جدا از کیفیت مطلوب سالنهای نمایش ، خاطرات شخصی و عاطفی هزاران نفر در طول سالها این موقعیت نوستالژیک را تقویت کرده بود .
به خصوص حادثه سوختن به شدت دراماتیک سینما و شایعات اطراف آن ، قدرت این نوستالژی را دو چندان کرد .فراموش نکنیم که نزد ما مردگان اجر افزونی دارند .

فرصت سوم : یک فضای عمومی جدید و بی سابقه

یک مجموعه چند عملکردی با این تعداد سالن و حجم قابل توجه رستوران ، کافی شاپ و مجموعه تجاری ، پس از راه اندازی کلیه کاربریهایش به یکی از نقاط جاذب جمعیتی شهروندان تبدیل خواهد شد. به زبان دیگر مجموعه سینمایی آزادی با اوصاف پیش گفته قابلیت تبدیل به یکی از اصلی ترین فضاهای عمومی شهری را داراست .فضایی که می توان تنها به قصد تفرج یا گردش وارد آن شد و نه لزوماٌ به قصد فیلم دیدن یا خرید کردن .

اهداف و ایده های اصلی طراحی

تهران کلانشهری است که نسبت به وسعت و جمعیت آن ساختمانهای شاخص کمی دارد . درصورتیکه می دانیم همین ساختمانهای شاخص و بیاد ماندنی هستند که در کنار ویژگیهای طبیعی و جغرافیائی یک شهر تصویر ذهنی آنرا به وجود می آورند و مانند میخهائی هویت ساکنان آنرا به بستر تاریخی و جغرافیائی آن متصل می کنند .
با توجه به موقعیت ممتاز شهری و جایگاه نوستالژیک سینما آزادی در ذهن شهروندان و همچنین حجم نسبتاً مرتفع آن ، این امکان وجود داشت که در آن نقطه یک نشانه شهری ساخته شود . پس سعی شد حجم خارجی سینما آزادی جدید مثل یک مجسمه شهری طراحی شود .
در راستای این هدف اولین چالش پیش رو برنامه فضایی سنگین و حجیم پروژه بود که تحقق آن همه فضای وسیع در تمام طبقات ، حجم خارجی آنرا به یک قوطی بسته نزدیک می کرد ، یعنی نزدیک شدن به استفاده از تمام زیربنا و فضای مجاز قابل ساخت . بسیاری از معماران این مشکل را تجربه کرده اند زیرا هر گونه مانور معمارانه روی حجم خارجی که مستلزم عقب نشینی هایی از حداکثر حجم قابل ساخت باشد، از حداکثر متراژ قابل ساخت فضای داخلی می کاهد که معمولاً مطابق میل سرمایه گذاران نیست .
در این شرایط سعی کردیم ،با زحمت زیاد از لابلای کاربریها و فضاهای درهم تنیده و پیچیده پروژه ، فضاهای خالی و گریزگاههایی بیابیم تا عقب نشینی ها ، فضاهای منفی ، شکاف ها و فضاها ی نیمه باز مورد نظر را در حجم خارجی ساختمان به وجود آوریم . حدود دو سوم حجم ساخته شده روی زمین این ساختمان توسط 5 سالن سینما اشغال شده که فضاهای کاملاٌ بسته ای هستند . یکی از سیاستهای طراحی حجم خارجی ساختمان این بود که با قرار دادن سطوح و احجام کاملاٌ باز و شیشه ای در کنار این احجام کاملاٌ بسته یک ترکیب بندی دو گانه از سطوح و احجام بازو بسته ایجاد شود . سطوح شیشه ای ، فضاهای عمومی مجموعه اعم از هالهای انتظار سینماها و راهرو های تجاری را به روی نمای خارجی  نمایان می کنند و به این ترتیب فضاهای عمومی داخلی ساختمان در ارتباط با فضای شهری بیرون قرار می گیرند . هم چنین این احجام شیشه ای یکی از اصلی ترین عناصر فضای داخلی یعنی زنجیره پله های برقی را درون خود جای می دهند.

به این ترتیب حرکتهای انسانی روی این پله های برقی روی نمای خارجی ساختمان منعکس شده و یک نمای متحرک و پویا به وجود می آورد .همانطور که می دانید این روزها استفاده از ورقهای آلومینیوم کامپوزیت به عنوان پوشش خارجی روی نمای ساختمانها در تهران به شدت مد شده و نشانه تجدد است .این همان مصالحی بود که با استفاده از آن روی نمای خارجی سینما آزادی به شدت مخالف بودم چون فکر می کردم درست مثل آجرهای سه سانتی ، این ورقهای آلومینیومی هم به همان سرعت که مد شدند ، روزی نه چندان دور از مد می افتند .به جای آن از سیمان شسته استفاده شد که هماهنگی بیشتری با تهران دارد و در سینمای شهر فرنگ و شهر قصه سابق هم همین جنس مصالح نما استفاده شده بود.
یکی دیگر از ایده های اصلی طراحی معماری مجموعه سینمایی آزادی بر اساس نگاه به فضاهای داخلی به عنوان یک فضای عمومی شهری شکل گرفت .فضای عمومی شهری لزوماً فضای باز نیست بلکه یک فضای سرپوشیده هم می تواند یک فضای عمومی شهری باشد مثل راسته های بازارهای تاریخی شهرهای ایران .پس یک فضای چند عملکردی سینمایی – تجاری که کافی شاپ ها و رستوران های متعدد دارد و محل رجوع و استقرار هزاران نفر از شهروندان در طول روز است به نحوی که می توانند به طور تفریحی میان کاربریهای مختلف گردش کنند نیز یک فضای عمومی شهری محسوب می شود درست مثل میدان های پیاده در شهر های قدیم که در میان کاربریهای عمومی مختلف قرار گرفته بودند .فضای عمومی در مجموعه سینمایی آزادی نه داخل سالنهای سینما است و نه داخل مغازه ها بلکه فضاهای انتظار سینمایی ، راهروهای تجاری و کافی شاپ ها مجموعاً این فضاهای عمومی را تشکیل می دهند .
بر خلاف راسته های بازار و میادین قدیمی که فضاهای عمومی افقی بودند ، به دلیل تراکم بالا و چندین طبقه بودن مجموعه سینمایی آزادی ، فضای عمومی در این ساختمان به صورت دوگانه عمودی و افقی شکل گرفت .زنجیره پله های برقی تداوم حرکتی در این فضای شهری عمودی را حفظ می کند و نیم طبقه ها ، وویدها و فضاهای باز به پایین و بالا، تداوم و سیالیت فضایی و بصری این فضای عمودی را فراهم می کند .به این ترتیب می توان به طور تفریحی در این فضای عمومی بالا و پایین رفت و در صورت تمایل در هر طبقه از زنجیره حرکت عمودی خارج و وارد یکی از شاخه های دیگر این فضای عمومی شد .
درچنین مجموعه پیچیده ای طراحی معماری و طراحی سازه نمی تواند مستقل از یکدیگر انجام شود و باید به موازات یکدیگر توسعه یابد .انعکاس پیچیدگی های معماری دراین پروژه روی سیستم سازه ای و مقتضیات سازه ای مختلف و متفاوتی که کاربریهای ریز و درشت مختلف در این ساختمان دارند ، آنرا به لحاظ تحلیل سازه ای به نمونه ای خاص تبدیل کرد . دهانه های بلند سازه و بارهای زیاد وارد بر آن و رعایت جدیدترین استانداردهای بین المللی درطراحی جزئیات اتصالات سازه همراه با هندسه پیچیده ساختمان ، طراحی سازه را نیازمند استفاده از جدیدترین ابزارها و بدیع ترین راه حلها نمود . فقط کافیست اشاره کنم یکی از پله های برقی این ساختمان روی یک کنسول چهار متری روی نمای ساختمان قرار گرفته است و این همه در شرایطی صورت گرفت که سازه این ساختمان بر اساس آخرین تغییرات و اصلاحات آئین نامه زلزله طراحی شد که در آن زمان هنوز چند ماهی به ابلاغ رسمی اش مانده بود .به این ترتیب سینما آزادی اولین بنای ساخته شده مطابق با آخرین اصلاحیه آئین نامه زلزله در ایران است که کار طراحی سازه آنرا مهندس نادر شکوفی به انجام رساند .

آنچه اتفاق افتاد

کلنگ ساختن سینما آزادی در اواخر بهار سال 85 در شرائطی به زمین زده شد که چند روزی بیشتر از شروع طراحی اولیه فاز یکم آن نگذشته بود ( طراحی آن برای بار سوم را می گویم) و قرار بود در زمستان 86 پذیرای فستیوال فیلم فجر باشد! به این ترتیب روشن است که از این مرحله به بعد سرعت حرف اول و آخر را در این پروژه می زد .
معمولاً کار اجرای ساختمان پس از پایان طراحی نقشه های اجرائی ( فاز دوم ) معماری ، سازه ، تاسیسات مکانیکی و الکتریکی ساختمان شروع می شود ولی در این مورد خاکبرداری عملاً درحین طراحی معماری فاز یکم شروع شد و قرار براین شد که ما نقشه های اجرائی سازه مجموعه سینمائی آزادی را پیش از نهائی شدن سایر نقشه های اجرائی ساختمان تحویل دهیم تا کار اجرا متوقف نشود که همین عمل هم انجام شد و پس از آن هم به تدریج ظرف چند ماه نقشه های دیگر تهیه شد و نهایتاً کلیه نقشه های اجرائی ( فاز دوم ) معماری و مکانیک و برق ساختمان تا پیش از پایان سال 85 تحویل داده شد .

چند ماه پس از شروع عملیات اجرائی ، کارفرمای پروژه سرعت عمل بسیار بالاتری را از پیمانکار اولیه ساختمان طلب کرد و نهایتاً توافق شد که پیمانکار اولیه ساختمان کارگاه را به کارفرما تحویل دهد و از این مرحله به بعد دستگاه کارفرما با استقرار در کارگاه عملاً خود مسئولیت نظارت بر گردش مالی و عملیات فنی ساختمان را برعهده گرفت ( از یکی از همکاران شنیدم که تیم آن زمان شرکت توسعه فضاهای فرهنگی در مورد پروژه های دیگری نیز مشابه همین عمل را در مرحله اجرا  انجام دادند یعنی در واقع خودشان هم کارفرما بودند و هم پیمانکار !)
از این مرحله به بعد که سرعت و قول رساندن ساختمان به زمستان 86 حرف اول و آخر را می زد بسیار نگران بودم که برخی از کیفیتهای معماری طرح فدای این سرعت شود. به خصوص که باید توجه داشت در این شرائط جدید و پذیرش کلیه مسئولیتهای فنی و مالی کارگاه از طرف کارفرما ، حضور هر از چندگاهی من در کارگاه تنها جنبه مشورتی داشت و مجریان اجباری به رعایت نظر من نداشتند یعنی ما نظارتی بر حسن اجرای طرح نداشتیم.
علی رغم اینکه مسئولان اجرائی پروژه برنامه ریزی نسبتاً مناسبی داشتند  ولی الزام به اجرای طرح در زمانی بسیار کوتاه برخی تاثیرات ناخواسته را بر ساختمان اجرا شده برجای گذاشت مثلاً برخی از جزئیات ساختمانی به خصوص در سطح نازک کاری فضاهای داخلی که به صورت شتابزده در روزهای آخر اجرا شد می توانست در شرایط عادی بسیار تمیزتر باشد .نمی دانم چه الزامی وجود داشت که این ساختمان حتماً در دهه فجر 86 تمام شود ؟ اگر 3-4 ماه دیرتر هم تمام می شد ، نه تنها هیچ اتفاقی نمی افتاد بلکه برخی جزئیات هم بسیار تمیز تر اجرا می شد .
البته برخی بخشهای نازک کاری و پوشش دیوارها در فضای داخلی هم مطابق طرح اولیه و سلیقه ما اجرانشد .ما ترجیح می دادیم دیوارهای داخلی حتی الامکان ساده ، روشن و خالص باشد و چندان موافق استفاده از سنگهای مشکی و تیره در برخی فضاهای داخلی به خصوص فضاهای انتظار سینماها و کافی شاپها نبودیم .هم چنین تزئینات متعدد استفاده شده در پوشش دیوارها اعم از نقوش برجسته سربی رنگ در هال انتظار سینما یا سرامیک های نارنجی در گوشه پله های فرار یا سقفهای کاذب رنگی در مجموع شلوغ تر از سلیقه شخصی من است . ترجیح می دادم پوشش دیوارها ، کف و سقف کاذب در این ساختمان یک دست تر ، هماهنگ تر و ساده تر باشد . آنچه در حوزه نازک کاری در فضاهای داخلی اجرا شد مطابق نظر و نقشه های ما نبود و کارفرمای پروژه متاسفانه برخلاف میل من نازک کاری بسیار پرتکلف تر و شلوغ تری را اجرا کرد .

همچنین پله های اکسپوز میان کافی شاپ ها و سالن های انتظار سینما ها که در طرح ما وجود داشت اجرا نشد و به این ترتیب مراجعان به کافی شاپ ها مجبورند از پله های فرار یا آسانسور به آن دسترسی داشته باشند .
ولی در مجموع راضی هستم و نباید فراموش کنیم اینجا ایران است و کاملاً محتمل بود که این پروژه یا اصلاً ساخته نشود و یا در حین ساخت چنان جرح و تعدیل و مسخ شود که چیز زیادی ازایده های معماریش باقی نماند که خوشبختانه این اتفاقات نیافتاد و علاوه برهندسه کلی پلان ، نما و حجم خارجی ساختمان نیز طبق طرح من اجرا شد .
البته این پروژه هنوز بخشهای نیمه کاره دارد که مهمترین آن نمای شیشه ای در بخش شمالی ساختمان ( محل پله های خروجی سینماها ) است که تا تاریخ نوشته شدن این گزارش اجرا نشده یا برخی نواقص در نازک کاری که هنوز تکمیل نشده و کم اهمیت تراز همه پرداخت حق الزحمه مهندس مشاور طبق قرارداد است که ماهها پس از افتتاح ساختمان هنوز علی رغم پی گیری های مکرر ما اصلاً پرداخت نشده . جالب اینجاست برای بارسوم !!


دفتر تهران:
بلوار نلسون ماندلا، خیابان مهیار، بن بست زاور، پلاک 5
کدپستی: 1966945151
تلفن: 22047801 9821 +
فکس: 22045887 9821 +
ایمیل: Info@tavonconsulting.com


دفتر مشهد:
بلوار قرنی، بین قرنی 21 و 23، ساختمان مجد1 ورودی اداره 3 واحد 309
کدپستی: 91958
تلفن: 7237136 98511 +
فکس: 7237137 98511 +