چاپ شده در مجله معماری و شهر سازی. شماره 57-56.   تاریخ  خرداد 1379

 لطفا قبل از هر چیز به عکس های  پایین سمت راست  نگاه کنید . همان طور که ملاحظه کردید عکس پائینی نمایی است برگرفته از عناصر معماری سنتی از قبیل قوس و کاشی و دیوار مشبک آجری با پنجره های چوبی ،در عکس بالاتر حرکت به سمت نمایی مدرن تر و غلبه تدریجی خطوط صاف در مقابل قوسها همراه با پنجره های آهنی دیده میشود. عکس سوم از پائین نمایی کاملا شیشه ای ومدرنیستی با پنجره های آلمینیومی است که برج های شیشه ای اوج دوران مدرنیسم را به یاد می آورد ودر نهایت عکس بالایی یک نمای سیمانی پست مدرنیستی است.
در نگاه اول ممکن است فکر کنید اینها نماهای چهار ساختمان با سبک های مختلف است ولی در حقیقت اینها طبقات مختلف یک ساختمان است که به ترتیب از پائین به بالاروی یکدیگر قرار گرفته اند!
علی القاعده نماهای مختلف یک ساختمان باید دارای هماهنگی و یکپارچگی در فرم باشند تا در نهایت بتوان اثری یکدست و هارمونیک در اختیار داشت ولی این ساختمان در تظاهر به رعایت نکردن این اصل ،در واقع شاهکاری مثال زدنی است.
جالب اینجاست که توالی سبک از پایین به بالا بر اساس تقدم و تاخر زمانی آنها صورت گرفته و حتی در زیر نمای شیشه ای مدرنیستی بخش کوچکی از نما به صورت نماهای سیمانی خط کشی شده و چکش خورده premodern دیده می شود (مشابه نمای دانشگاه تهران) که بالاتر از آن نمای مدرنیستی و روی آن نمای پست مدرنیستی قراردارد.
یک نمایشگاه واقعی "معماری در گذر زمان"! و تجلی بعد چهارم در معماری ! واقعا معلوم نیست چرا برخی معماران آوانگارد امروزی اینقدر روی مسأله بعد چهارم و نحوه شرکت دادن آن اندیشه می کنند؟   احتمالا زیر زمین این بنا روی ستون های تخت جمشیدی و کنگره های هخامنشی بنا شده است .
جای خوشبختی است که این ساختمان قبل از مد شدن دیکانستراکشن ساخته شد و گرنه یک طبقه دیگر هم با پنجره و سایبان کج به بالای آن اضافه می شد و نهایتا یک فولد کل ساختمان را در بر می گرفت .
بعد التحریر :
معماری برای بعضی هاعشق است.
وبعضی ها هم در عشق تنوع طلبند .
این هم نتیجه اش !